با همين ديدگان اشک آلوداز همين روزن گشوده به دودبه پرستو به گل به سبزه درودبه شکوفه به صبحدم به نسيمبه بهاري که ميرسد از راهچند روز دگر به ساز و سرودما که دلهايمان زمستان استما که خورشيدمان نمي خنددما که باغ و بهارمان پژمردما که پاي اميدمان فرسودما که در پيش چشم مان رقصيداين همه دود زير چرخ کبودسر راه شکوفه هاي بهارگر يه سر مي دهيم با دل شادگريه شوق با تمام وجود
سلام دوباره
اري حقيقت همواره زيباست ودوستي حقيقت است .
چشم براه ديدگاه ارزشمندتان مي مانم
با هزاران سپاس