وبلاگ :
واژه هاي زندگي
يادداشت :
عينك بدبيني رو بردار
نظرات :
2
خصوصي ،
63
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سلام
آه چه شام تيره اي، از چه سحر نمي شود ديو سياه شب چرا جاي دگر نمي شود سقف سياه آسمان سوده شده ست از اختران ماه چه، ماه آهني، اين كه قمر نمي شود واي ز دشت ارغوان، ريخته خون هر جوان چشم يكي به ماتم اينهمه تر نمي شود مادر داغدار من، طعنه تهنيت شنو بهر تو طعن و تسليت، گر چه پسر نمي شود كودك بينواي من، گريه مكن براي من گر چه كسي به جاي من، بر تو پدر نمي شود باغ ز گل تهي شده، بلبل زار را بگو: (( از چه ز بانگ زاغها، گوش تو كر نمي شود )) اي تو بهار و باغ من، چشم من و چراغ من ( بي همگان به سر شود، بي تو به سر نمي شود )