• وبلاگ : واژه هاي زندگي
  • يادداشت : صفاي همت پاكان
  • نظرات : 1 خصوصي ، 32 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     

    سلام خانمي

    مرسي عزيزم

    چه خشگل درست كردي اين شعر حافظ رو من خيلي خيلي دوست دارم

    مرحبا دل............. نشد يک لحظه از يادت جدا دل

    زهي دل ، آفرين دل ، مرحبا دل !

    زدستش يکدم آسايش ندارم

    نمي دانم چه بايد کرد با دل ؟

    هزاران بار منعش کردم از عشق

    مگر برگشت از راه خطا دل

    بچشمانت مرا دل مبتلا کرد

    فلاکت دل ، مصيبت دل ، بلا دل...

    از اين دل داد من بستان خدايا

    ز دستش تا به کي گويم خدا دل

    درون سينه آهي هم ندارم

    فقير و عاجز و بي دست و پا دل....

    بشد خاک و ز کويت بر نخيزد

    زهي ثابت قدم دل ، با وفا دل

    ز عقل و دل دگر از من مپرسيد

    چو عشق آمد کجا عقل و کجا دل ؟

    تو.......ز دل نالي ..دل از تو

    حيا کن يا تو ساکت باش يا دل............

     <      1   2   3