سفارش تبلیغ
صبا ویژن

واژه های زندگی

چالش راستین عشق

ما بعنوان انسان موجودی پیچیده هستیم .نیاز های جسمانی،احساسی،ذهنی ومعنوی داریم که باید آنها را کامل کنیم.نرسیدن در هر یک از این زمینه ها می تواند برایمان تولید درد ورنج کند.نیازی هست که اگر آن را کامل نکنیم همه چیزمان خراب می شود وآن نیاز به عشق است .عشق با دیگران ،وعشق به خودمان.علت اصلی نارضایتی وناراحتی انسان فقدان عشق است.این نیاز اصولی بر سایر نیازها می چربد وبر آنها سنگینی می کند.بدون عشق نمی توانیم احساس موفقیت کنیم.براساس امنیت خاطر است که می توانیم زندگی موفقی را پایه گذاری کنیم.صاحب ومالک هر چه که باشیم مادام که خود را دوست نداشته باشیم وعشقمان را با دیگران سهیم نشویم نمیتوانیم از آن بهره گیریم.هیچ اندازه موفقیت در زندگی جای نیاز ما به عشق را پر نخواهد کرد.همسر ما و کسی که او را دوست داریم از ویژگیهائی برخوردار است که ناخواسته می خواهیم آنها را در درون خود بیابیم. با دوست داشتن وعشق ورزیدن به او همان کیفیات پنهان در وجود خود را بیدار میکنیم.این کشف خویشتن به ما رضایت خاطر بیشتری می دهد.در جستجوی رسیدن به وحدت با همسرمان هستیم تا در درونمام به یکپارچگی بیشتری برسیم.به این نتیجه می رسیم که رابطه ای معنی دار داشته باشیم. گر چه همسرمان هر گز کامل وصد در صد بدون عیب ونقص نیست،او را به عنوان همدمی و همدلی خاص پذیرا شده ایم تا زندگی خود را با او سهیم شویم.وقتی امواج زن در هم فرو می شکند زمان پاکسازی احساسی فرا رسیده است.مادام  که زن این پاکسازی را انجام ندهد،توانائی خود به عشق ورزیدن را از دست می دهد.با سرکوب کردن احساسات به تدریج شور واشتیاق زن از دست می رود.حتی زنان قوی ،با اعتماد به نفس وموفق نیز گاه به اعماق چاه خود فرو می روند.مردها اغلب دچار این اشتباه می شوند که خیال می کنند اگر همسرشان در دنیای کار موفق باشد،گرفتار این افسردگیهای احساسی نمی شود.عکس این باور درست است.وقتی زن در دنیای کار قرار می گیرد،فشار وتنش را تجربه می کند.نیاز به پاکسازی احساسی او موقتآ به تعویق می افتد.وقتی زن لباس کار برتن می کند،از احساسات خود فاصله می گیرد.اما وقتی به خانه باز گردد،به همسرش نیاز دارد تا از او حمایت کند.باید به این نکته توجه داشت که سفر به اعماق چاه درون زن روی روابط شغلی او تأثیر نمی گذارد،اما بر ارتباط او با کسانی که آنها را دوست وبه آنها احتیاج دارد تأثیر می گذارد.اگر زن بی درنگ به مرد علاقه نشان ندهد،مرد نباید مأیوس شود.مرد باید بداند که زنها بمانند فر اجاق خوراکپزی هستند که بتدریج گرم می شوند.مرد نباید از این رفتار  زن به این نتیجه برسد که به او علاقه ندارد.زن برای احساس عشق کردن به زمان احتیاج دارد ونمی توان انتظار داشت که زن ومرد در نگاه اول عاشق یکدیگر بشوند.اگر احساس کنیم عشقی را که به آن نیاز داریم در یافت نمی کنیم،اگر احساس کنیم که همسرمان را سرزنش میکنیم،به این نتیجه می رسیم که به چیزی احتیاج داریم که همسرمان نمیتواند آن را به ما دهد.قبول مسئولیت برای حمایت از خود ،وقتی دریچه ی دلمان بسته است،وسیله ای فراهم می کند تا همسرمان را مسبب ناراحتی خود به حساب نیاوریم.می توانیم در مقام توجه به خود باشیم وبعد با دست پر با استقبال رابطه عالی برویم.از خود مایه بگذاریم وبی توقع باشیم.جذب کردن ،دل بردن واحترام گذاشتن سه اقدامی هستند که می توانند ما را به یکدیگر نزدیک یا دور کند.جذابیت تحت کنترل ما نیست.اما می توانیم بگوئیم که وقتی جذابیتی وجود دارد درسهائی برای آموختن وکشفیاتی برای پی بردنوجود دارد.از آنجائی که ما جذب کسانی می شویم که بر خلاف ما هستند،مهم تصدیق کردن این نکته است که اشخاص با هم متفاوتند.از سوی دیگر دلبری کردن برای زنها مهم است زیرا مردها همیشه خواهان آن بوده اند که همسرشان را شاد وخوشبخت ببینند.وقتی مردی زنش را شاد وخوشحال می بیند،رضایت خاطر اورا به خودش نسبت می دهد واعتبارش را برای خودش نگه می دارد.وسر انجام احترام قائل شدن برای همسر به معنای حمایت از اوست تا خودش باقی بماند وفردیتش حفظ شود.احترام گذاشتن به معنای به رسمیت شناختن خواسته ها،آرزوها،ارزشهاوحقوق یکدیگر است.احترام گذاشتن به معنای پایبندی به تعهدات است.به معنای اهمیت برابر یا اهمیت بیشتر دادن به همسر است.احترام گذاشتن یعنی به رسمیت شناختن این مطلب است که همسرمان به حمایت ما احتیاج دارد.برای زنده نگهداشتن جادوی عشق وجذابیت باید فعالانه متر صد فرصتی باشیم تا عشق را زنده نگه داریم ونیازهای عاطفی همسرمان را برآورده سازیم.خانمها برای زنده نگهداشتن عشق باید از شوهرشان دلبری کنند و آقایان باید همچنان تعقیب کننده وخواهان همسرشان باشند.بر گرفته از مطالب روزهای زندگی