سلام خوبي
وبلاگ قشنگي داري
به ما هم يه سري بزن
خوشحال ميشم
منتظرم
باي
سلام خيلي ارادت داريمآپت عالي بود
من خيلي كم موسيقي گوش ميدم . ولي الهه ي ناز بان رو خيلي دوست دارم.ممنون از وقتي که براي وبلاگت ميزاريدر هر حاللطف کردي که بهم سر زدي( لطف عالي مستدام )بازم تونستي بهم سر بزنخوشحال ميشم اسمتو تو نظرات ببينم
خوشحالم از اينكه يه دوست پارسي بلاگي پيدا كردم .
سلام بر زهره ولطف بي پايانش
با همين ديدگان اشک آلوداز همين روزن گشوده به دودبه پرستو به گل به سبزه درودبه شکوفه به صبحدم به نسيمبه بهاري که ميرسد از راهچند روز دگر به ساز و سرودما که دلهايمان زمستان استما که خورشيدمان نمي خنددما که باغ و بهارمان پژمردما که پاي اميدمان فرسودما که در پيش چشم مان رقصيداين همه دود زير چرخ کبودسر راه شکوفه هاي بهارگر به سر مي دهيم با دل شادگريه شوق با تمام وجود.......
سلام دوست عزيز
در مورد بدبيني كه نوشته بوديد :
وقتي كه هر چقدر مثبت به يك مسئله نگاه مي كني و در آخر مي بيني اصلا فكر مثبتت درست نبوده و اين چند بار تكرار بشه
آيا باز هم مي شه مثبت فكر كرد؟
نوشته هاي زيبايي بود
خوشحال مي شم به تك ستاره من هم بياي
سلام!
از آشنايي با شما خوشحالم.
مطالبتون كاملا درست و واقعيه.سعي كردم با دقت بخونم .يه سري هم به پستهاي قبليتون زدم شما آدم پر كاري هستيد.در پناه حق!
سلام خوبي؟من براي چهارمين با ر اومدم اما نتونستم نظر بذارم
اگر تونستي بيا يه سري بهم بزن .دانشجوهاي دانشگاه ما رو درب و داغون كردند مخصوصا دخترا رو
منتظرتم
سلام
هدفتون از اسمايل گذاشتن تو نجواهام چي بود؟!؟!؟!
ممنون كه سر زدين به نجواي شبانه!؟؟!؟!
التماس دعا...يا علي...
سلام بر زهره انتقاد پذير ومهربان
درسته ولي من كم حوصله نشدم آخه وبلاگ خودمم با وجود اين كه يك كيلو بايت بيشتر نيست دير باز ميشه .اعصاب ادمو خرد ميكنه.
زهره خانم ، نمي خواي ادرستو توصفحه نظراتت درست كني ؟
خب اينجوري بازديد كننده هات كم ميشنا. گفته باشم .
آخرش بلاگ دات كام نداره
نظرت درباره اين پست جدِدم چيه؟
منتظرت مي مونم
با احترام فراوان وسپاس از محبت بيكران شما
لازم نيست دنيا رُ جور ديگه اي ببينيم ، دنيا رُ همون جوري که هست ببينيم ، چون دنيا زيباست واگه زشتي اي است از ماست ، چشمان ما ضعيف شده و احتياج به عينک داره تا دنيا رُ همان طور که هست ببينيم ، عينک خوش بيني چيزيه که ما نياز داريم...
موفق باشي
تا بعد
هوالحق
سلام...خانوم زهره خانوم...
اين كتاب مردان ونوسي ...نه زنان ونوسي مردان مريخي...نه ..نمدونم همون ونوسي مريخي رو بارها ديدم..اصن خودش يه حكايتيه ! اسمش برا بروبچز آشناس .. هميشه اسمشو مي بينيم ولي تا حالا نخونديم...گمونم نكنم طرفش برم...هري پاتر و دارن شان و از اينطرف...من او و ارميا و...
با اين خوشبينيه...موافقم...شديدا موافقم!
انتقادم بكنم؟ وبلاگ به اين قشنگي دارين ولي سنگينه...به خاطر كداي جاواست... درسته وبلاگ قشنگ باشه خيلي جذبه داره...ولي خب بدش اينه كه خيلي ها به خاطر سنگين بودن وب از خير خوندن مطالب مي گذرن...من الان مدتهاس دنبال قالبم...قالبي كه سبك تر باشه و البته زيادي هم ماست نباشه!! قالب فعلي من سنگين نيست ولي تيره اس...دوست دارم قالبم سفيد باشه تا خواننده راحت تر مطالبو بخونه
موفق باشيد هم نام مامانم(من اين اسمو خيييلي دوس دارم)
ياحق